سایت هنرکودکان

مسیر اشتباه خلاقیت برای کودکان

خلاقیت را درست تعریف کنید تا بچه ها خلاق بشوند

بارها و باره واژه خلاقیت – کلاس خلاقیت کودکان و… را شنیده اید و متاسفانه این کلمه آنقدر در جامعه هنری و آموزشی ما بخصوص برای کودکان بد جا افتاده که واقعا برای آن یک تعریف مشخص و یک رویکرد منسجم در نظر گرفته نمیشود.. مسیر اشتباه خلاقیت برای کودکان در واقع یک تذکر و یک یاد آوری است تا بدانید که مسیر درست چیست

خلاقیت بزرگترین قدرت توانایی مغز است و در همه آدمها کم و بیش وجود دارد و این را باید بدانید که خلاقیت ارتباطی با هوش ندارد در واقع آدمهای باهوش لزوما نباید خلاق باشند و بر عکس… ولی آنچه در اینجا و در این مقاله من میخواهم به آن بپردازم نفی خلاقیت بچه ها نیست بلکه استفاده نا متعارف از خلاقیت و آموزش خلاقیت به کودکان است .

اگر باور داشته باشید که خلاقیت در همه آدمها کم و بیش هست پس باید قبول داشته باشید آموزش خلاقیت به مفهمی که الان در جامعه ما حاکم است نمیتواند درست باشد چون خلاقیت در ضمیر هر انسانی وجود دارد و این بروز خلاقیت است که باشد انجام شود .

وقتی از خلاقیت به صورت نامتعارف استفاده میشود یک نوع سردرگمی آموزشی به وجود می آید خیلی از مربیان فکر میکنند که کار عجیب را باید خلاقیت نام گذاشت در صورتی که تفکر خلاق  دربه وجود آمدن ایده های نو خواهد بود… ایده هایی که باعث میشود برای کودکان مفاهیم مهمی اثبات و درک شود . یک کودک در روند یاد گیری و بروز خلاقیت قصد اختراع ندارد و آنچه او انجام میدهد ارتباطی است که بین او و تصویر ذهنی اش شکل میگیرد و باعث میشود کودک را خلاق شود.

کودک میخواهد آزمایش کند  . میخواهد لمس کند درک کند تغییر دهد و آنچه را که تصور میکند به صورت عینی مجسم کند .و همه این موارد و موضوعات و مفاهیم دیگر واکنشی است که کودک به جهت کنجکاوی انجام میدهد بخضوص در بچه های زیر ۷ سال.

Sponge painting for children9

مسیر اشتباه خلاقیت از نامتعرف شدن شروع میشود .

یک مربی میخواهد کودکان را در مسیر خلاقیت قرار دهد آنچه مهم است این است که آیا خودش به درجه ای از شناخت و خلاقیت رسیده است یا نه و در مرحله بعد آیا کودک مسیر مقدماتی برای خلاقیت را طی کرده است ؟ فرض کنید میخواهید برای اولین بار طراحی کار کنید و استاد مستقیم شما را به کلاس طراحی خلاقانه ببرد .

در این صورت شما چه تصوری از طراحی داردید که حال بخواهید از طراحی به خلاقیت برسید؟ نمونه بارز و عینی این حرف من استاد پابلو پیکاسو است او در طراحی دوران هنری خودش به چنان قدرت طراحی رنال رسید که بعد توانست از واقعیت به انتزاع و خلاقیت در ایجاد سبک کوبیسم برسد .

در واقع آنچه برای کودک لازم و ضروری است طی کردن مسیر اولیه در هنر است من اعتقاد دارم خلاقیت به هنر کودکان مربوط نمیشود و بارها این را تاکید کردم و بعضی از دوستان با این گفته من مخالف بودند ولی من برای حرفم دلایلی دارم که در طی ۲۰ سال آموزش هنر به کودکان به آن رسیده ام . در ادامه به آن اشاره میکنم

هنر برای کودک هنر نیست بلکه تجربه – بازی و ارتباط با محیط است

کودک در هنر آموزی نگاه هنرمندانه و هنر آفرینی ندارد او میخواهد با خطوط رنگها فرمها حجمها هر آنچه را که در ذهن دارد را تجسم عینی ببخشد. او میخواهد عواطف احساسات خودش را به ما نشان دهد و به گونه ای احساسات و عواطف خودش را ببینید . اگر این گفته را قبول داشته باشید پس باید قبول کنید کودک نیازی به خلاقیت ندارد نیازی به کارهای نا متعارف هنری و به قول معروف عجیب ندارد آنچه برای کودک واجب است ایده های خلاقانه برای اینکه کودک بتواند  بهتر و بیشتر تجربه های خودش را به صورت عینی نشان دهد . 

مثلا وقتی کسی یا شرکتی یک بازی جدید اختراع میکند در واقع میخواهد راههای جدید و خلاقانه را به کودکان نشان دهند تا کودکان بتوانند بهتر و بیشتر عواطف و احساسات خودشان را نشان دهند . کودک با دانستن راهها به ایده ها خواهد رسید به همین خاطر همیشه می گویند آموزه ها به کودکا به صورت غیر مستقیم و در قالب های بازی و … باشد .

اینکه یک مربی به کودک کار خلاقانه نشان دهد و او بدون دلیل و بدون آگاهی  آن را کپی برداری کند خلاقیت نیست و دقیقا این کار ضد هنرآموزی است. کودک باید مسیر عادی هنر آموزی راطی کند واز کار خودش لذت ببرد و در نهایت به مرحله ای برسد تا خودش و ضمیر درونیش احساس کند که باید چیزهای بدیع و تازه ای را تجربه کند و در نتیجه همین چیزهای جدید و تازه میشود خلاقتی که کودک از خودش نشان میدهد .

و لزوما چیزی که کودک حتی در آن شرایط بداع میکند از دید ما خلاقیت کودک است در صورتی که از دید خود کودک تجربه ای جدید برای حسی جدید برای ارتباطی جدید خواهد بود.

از این رو من اعتقاد دارم ما چیزی به اسم آموزش خلاقیت به کودکان نداریم و اگر در سایت عنوانهای آموزش خلاقیت به کودکان و.. مشاهده میکنید در واقع مطالبی است که مربیان تازه کار باید در ابتداع بدانند تا بعد به مطالب تخصصی تر درک و آگاهی پیدا کنند .

برای اینکه مطلب بالا برای شما بیشتر قابل درک شود من مثالی را برای شما میزنم که در یک سال تحصیلی برای کلاس اولی ها انجام دادم و در این سایت و در درسهای مختلف به آن اشاره کرده ام و در اینجا دوباره برای شما بیان خواهم کرد.

یک سال تحصیلی هنری با کلاس اولی های

از ابتدای سال تصمیم گرفتم روند آموزشی من به کودکان یک روند و رویکرد خاص باشد . بازی – لذت و تفکر کردن و تجربه آموزی خود کودک برای من در اولویت بود به همین خاطر همه درسهای هنری خودم را با نمایش و بازی شروع میکردم در قالب ها مختلف به صورت غیر مستقیم موضوع داده میشود و به بچه ها کمک میکردم.

یکی از کارهایی که در نقاشی انجام دادم به مرور محدود کردن بچه ها در استفاده از ابزارهای مختلف بود مثلا نقاشی با تونالیت های یک یا دو رنگ یا استفاده از دست برای بریدن کاغذ یا اینکه بجای قلم مو از انگشت یا چیزهای دیگر استفاده کنند.( اگر به ماهیت این آموزشی پی ببرید متوجه خو.اهید شد محدودیت خلاقیت به وجود نمی آورد بلکه محدودیت ذهن کودکان را فعال میکنند و برای آنها راه های جدید برای تجربه های جدید خلق میکند )

وقتی به بچه ها میگفتم مثلا با دست کاغذ را ببرید در واقع یک راه جدید برای بریدن کاغذ به کودک نشان میدادم و این راه مهارت آموزشی و .. به همراه داشت  (فکر میکنید با قیچی چکار میکردیم ؟ از قیچی استفاده میکردیم برای نقاشی یعنی قیچی در حالت باز روی مقوا قرار میگرفت دور آن خط میکشیدیم و تبدیل به سر مرغابی میشود ) بعد در طی مدت ۹ ماه تحصیلی اینقدر راهها و محدودیت ها را ایجاد کردم  که بچه ها دیگر هنر و نقاشی و کاردستی و سفال را از نگاه متفاوتی میدیدند 

تاکید مهم و دوباره

منظورم من از محدویت کم کردن نیست بلکه منظور من این است که اگر میگفتم مثلا با قلم مو رنگ نزنند یعنی قلم مو را جذف می کردم خود بچه ها با کمک من یک جایگزین جدید برای آن در نظر میگرفتیم تا بچه ها یک تجربه جدید داشته باشند مثلا قلم موهایی با شاخ و برگ درختان یا نقاشی با انگشت و.. خیلی ها فکر میکنند محدویت یعنی کم کردن و حذف کردن ولی در هنر کودکان محدویت در جهت پرورش ذهن به کار گرفته میشود .

در انتهای سال یک آزمون بر گزار کردم یک آموزمن نقاش برای بچه های کلاس اول بدونه وسیله یعنی بچه ها نباید از هیچ وسیله ای استفاده میکردند اینجا بود که بچه ها راه های مختلف را پیدا کردند. از نگاه ما کار خلاقانه بود ولی از نگاه بچه ها تجربه ای متفاوت بود تجربه ای که لذت متفاوت داشت تلاش متفاوت میخواست و در نتیجه اثری که خلق شد. اگر میخواهید این تجربه را بیشتر بخوانیداینجا کلیک کنید

با توجه به مطلب مسیر اشتباه خلاقیت برای کودکان امیدوارم توانسته باشه اصل مطلب را بیان کنم در پایان به دوستان مربی هنری که به دنیال خلاقیت هستند و بعضی از دوستان که مسیر اشتباه خلاقیت برای کودکان را طری میکنند باید بگویم ما در هنر کودکان خلاقتی با تصور ذهنی شما نداریم و آنچه شما به بچه ها به عنوان خلاقیت آموزش میدهید یک سری کار تکراری و بی فایده ای است که متاسفانه جز پر کردن اوقات فراغت بچه ها و هدر دادن نیروی ذهنی آنها چیز دیگر ندارد.

البته نباید از گفته من ناراحت شوید و به جای اینکه تعصب اشتباه داشته باشید کمی در مورد موارد بالا بیندیشید  ببینید واقعا بچه ها میخواهند خلاقیت داشته باشند ؟ واقعا بچه ها به دنیال یادگیری نقاشی و هنر هستند یا میخواهند از لحظات هنری لذت ببرند ؟

اگر نظری دارید موافق یا مخالف حتما در زیر این مطلب بنویسید تا دوستان دیگر هم نظرات شما استفاده کنند.

از فروشگاه هنر کودکان دیدن کنید

مسیر اشتباه خلاقیت برای کودکان

————————————————————————————-

من در کلاسهای آموزش مربیگری خودم همیشه روی این نکته بسیار تاکید دارم که مربی باید خلاق باشد. آنچه کمک میکند به بروز خلاقیت کودکان خلاق بود مربی است تا بتواند خلاقانه زمینه شکوفایی ذهنی و خلاقیت کودکان را فراهم کند. من تاکید میکنم بر سه اصل مهم در خلاقیت مربی یکی مهارت های هنری در تمام زمینه ها دوم داشتن یک رویکرد جامع و کامل با تعیین اهدف و به نوعی نقشه راه و سوم شیوه اجرایی یعنی مهارت در اجرا 

 

برای اطلاع از آموزشهای جدید عضو اینستاگرام ما باشید

خروج از نسخه موبایل